به گزارش خبرنگار وسائل، نشست تخصصی «نقش زن در تدبیر معیشت خانواده» از سلسله نشستهای «بازیابی هویت زن بر اساس نگرش اسلام» به همت موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام و موسسه فرهنگی، تحقیقاتی صدف عفاف و دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی اداره کل فرهنگی تبلیغی ۱۵ آذر در حسینیه امام جواد(ع) برگزار شد.
امیر حسین بانکی پور، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان در ابتدا به بیان ضرورتها و باید و نبایدهای اشتغال در تأمین نیازهای درمانی و آموزشی برای زنان و مشکلات اقتصادی در شرایط فعلی اشاره کرد، گفت: درعین حال فراهم سازی شرایط مناسب اشتغال برای بانوان میتواند مانعی از بروز آسیبها در این عرصه باشد.
چرایی نیاز جامعه به اشتغال بانوان در شرایط فعلی موضوعی است که از سوی بانکی پور در این نشست تبیین شده است که مشروح سخنان ایشان در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود:
منفعت اشتغال زنان
ما برای حفظ حریم زنان و رشد لطافت روحیه آنان نیازداریم که بعضی از مشاغل زنان در کشور توسعه پیدا کند و به دلیل این ضرورت ها، باید اشتغال زنان را در کشور به رسمیت شناخت البته برای اشتغال آنان باید شرایطی را در نظر گرفت در غیر این صورت آسیبها و آفت آن به مراتب بیشتر از منافعش خواهند شد.
یکی دیگر از منافع اشتغال زنان افزایش فراغت زنان در خانواده است که با ورود ابزار تکنولوژی این فراغت حاصل شده است؛ از طرفی تعداد فرزندان کاهش یافته است پس فعالیتهای داخل منزل نیز کم شده است.
از سوی دیگر گذشته خانوادهها هستهای نبودند و همه در یک فضا بودند و این نوع زندگی کردن مشغلههای فراوانی را ایجاد میکرد، ولی در حال حاضر بانوان مشغله چندانی در خانواده در مقایسه با گذشته ندارند؛ این فراغتها میتواند به زنان آسیب برساند و زنان با اشتغال به عواض تنبلی مبتلا نمیشود.
اشتغال زنان مانع افسردگی و تنشهای خانوادگی
منفعت دیگر در اشتغال زنان این است که زنان خانه دار که فقط در خانه هستند و نشاط آنان فقط به این موضوع بستگی دارد که همسر آنها از اشتغال فارغ شود در صورت دیر آمدن دامنه اختلافات و دعواهای خانوادگی گسترده میشود و عمده اختلافات به این دلیل است که زنان دل مشغله دیگری ندارند و فقط منتظر همسر هستند و برای رفع این تنشهای درون خانوادگی زنان نیاز دارند دل مشغلههای دیگری داشته باشند تا افسرده و پژمرده نشوند و در نتیجه زمینه اختلافات فراهم نشود.
از دیگر فواید اشتغال آنان توجه به این موضوع است که زنانی که در شرایط پیچیده جهان امروز میخواهد کانون خانواده را حفظ کند و در عین حال زندگی بانشاطی داشته باشد در شرایط فعلی اگر دنیا و مصائب بیرون از منزل را نشناسد نمیتواند فرزندان را به درستی تربیت کند و درعین حال مراقب کانون خانواده و همسر باشد، اما زنانی که در اجتماع حضور دارند بهتر میتوانند خطرات و آسیبها و مسائل جامعه را متوجه شوند و همچنین کارآمدی بیشتری برای حضور موفق فرزندان در جامعه دارند.
مشاغل بازاری برای زنان رشد دهنده نیست
منظور از منافع اشتغال زنان، اشتغال به معنای حرفهای نیست که درآمد داشته باشد و استخدام شده باشند بلکه اشتغالهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و حضور آنان در محیطهای عام المنفعه منظور است؛ اینگونه اشتغالها بیشتر برای زنان نسبت به مشاغل درآمد زا، زمینههای رشد را فراهم میکند و مشاغل بازاری برای زنان نسبت به مشاغل آموزشی و فعالیتهای داوطلبانه خیریه ای، رشد دهنده نیست.
شرایط اشتغال زنان
محیطی که زنان در آن مشغول به کار هستند و نوع کاری که انجام میدهد نباید لطافت و متانت زن را تحت الشعاع قرار دهد چراکه زن موجودی لطیف است و نباید هر کاری را انجام دهد. زنان باید مواظب باشند که نشاط جوانی خودشان را حفظ کنند در حالی که برخی از مشاغلی که زنان امروز در جامعه انجام میدهند نسبتی با روحیات زنانه ندارد؛ این قشر باید به دنبال مشاغلی باشند که با روحیات و لطافت و شئونات زنان متناسب باشد.
متانت زن در هر شرایطی اعم از اینکه در مواجهه با مدیر، همکاران و ارباب رجوع باشد باید مورد توجه قرار گیرد. مواظب باشد که محیط نامحرمان نباشد و اگر ناگزیر به این امر هستند باید مواظبت کرد که لطافت زنان زیر سوال نرود.
هرچه محیط زنانهتر باشد سلامت آن برای زنان بیشتر باشد و اگر مجبور به حضور در محیط مردانه هستند بهتر است که مردان همکار نیز مودب و موقر باشد وگرنه در محیطهای مختلط، زنان اسباب شوخی، خنده، مضحکه، تحقیر، توهین و گاه روابط غیر اخلاقی میشوند.
شرط دیگر برای اشتغال کارآمد زنان این است که مدیریت زمان آن شغل بر عهده خود زنان باشد؛ ساعات کاری آنها در زمانی نباشد که ضرورت حضور زن در خانواده احساس میشود چراکه اگر زنان در ساعات حضور فرزندان در منزل نباشند آنان نظارت داخلی را از دست میدهند.
از سوی دیگر محل کار آنان نباید از منزل دور باشد؛ بهتر است که محل کار زنان در منزل باشد و دور کاری کنند، در این صورت زنان هم شاغل هستند و هم مدیرت خانه را دارند.
خلأ اشتغالهای خانگی در جامعه
در نسلهای گذشته انجام کارهای خانگی از سوی زنان متداول بود و هر زنی اشتغال خانگی داشت؛ این کار کمک هزینه خانواده بود، اما امروزه آن اشتغالها منسوخ شده است در حالی که یکی از بهترین مشاغل برای زنان صنایع دستی و اشتغالهایی است که برای جامعه نیز نیاز است و همچنین با روحیات زنانه سازگار است و امروز خلأ این اشتغالها در جامعه احساس میشود.
در شغلهای مدرن میتوان با استفاده از نرم افزارهای موجود کار را انجام داد بنابراین اگر محل کار زنان در خانه باشد به نفع آنان است، اما امروز زنان نقشهای مردانه را بازی میکنند چراکه اشتغال در بیرون از منزل دارند. آن حلقه اتصال که خانه را به همسایهها و اعضای فامیل وصل میکرد مادر است.
دختران جوان نقشهای مردانه پیدا کرده اند و نقش پیوستگی محلهای و خانوادهای و فامیلی در حال سست شدن است چراکه نقشهای زنانه سست شده است.
غربیها که پیشتاز اشتغال زنان در خارج از منزل بوده اند در حال حاضر به جائی رسیده اند که تمهیداتی فراهم میکنند که افراد در منزل خودشان کار کنند و این موضوع در کشور ما هنوز فراهم نشده است؛ اگر شرایط این امر فراهم شود در این صورت به نفع دولت و کارفرماها نیز خواهد بود و بسیاری از هزینهها کاهش مییابد. نیاز است تا این مسأله تبدیل به گفتمان شود تا به تدریج مدل و الگوشود.
درآمد زنان شاغل چگونه خرج شود؟
زنانی که درآمد دارند وظیفهای ندارد که درآمد خود را صرف زندگی کند چراکه نفقه برعهده مرد است و زن اختیار درآمد خود را دارد، اما در عین حال اشتغال زنان هزینههایی را بر زندگی تحمیل کرده است. از آن جمله میتوان به هزینههای مهد فرزندان اشاره کرد که در اینجا زن باید متقبل این هزینهها شود. اگر زن درآمد خود را صرف مسائل جاری نکند و صرف مسائل سرمایهای شود بهتر است.
اگر درآمد زنان صرف هزینههای جاری شود آسیب زا است و بهتر است که درآمد زنان صرف اقلام بنیادین شود؛ در این صورت زندگی خانوادگی وابسته به درآمد زن میشود و در شرایطی که این اشتغال برای فرزندان آسیب زا شود امکان قطع اشتغال برای آن خانواده نیست. از طرفی در این صورت زنان در امر مدیریت خانواده مداخله گر میشوند و مشکلاتی در اداره خانواده پیش خواهد آمد.
چرا مردان مدیر خانواده هستند؟
خداوند در قرآن میگوید که ما استعدادها را در مرد و زن متفاوت قراردادیم و به خاطر همین ویژگیهایی که خداوند به مردان داده است آنان مدیریت موفق تری نسبت به زنان دارند و دوم به وظیفه آنها برمی گردد که از آنجا که درآمد بر عهده مردان است پس مدیریت نیز برعهده آنان است.
اگر زن در نفقه وارد شود به همان اندازه در مدیریت وارد میشود و سیستم دو مدیریتی مشکلاتی را به وجود میآورد. ما با مدیریت استبدادی مخالفیم، اما رأس امور در خانواده بهتر است برعهده مرد باشد چراکه در نظام خانواده باید رهبر وجود داشته باشد و زنان و فرزندان در تصمیم گیریها نقش داشته باشند؛ ولی وقتی زن در امور مالی داخل شود زن برای خودش حق اعمال نظر میخواهد.
در شرایط فعلی یکی از ملاک های برخی از مردان برای انتخاب همسر، شاغل بودن زن است که این نگرش درستی نیست. در این شرایط زن باید هم نقش سنتی و در عین حال نقش مدرن را بازی کند بدان معنا که مثل مرد بیرون کار کند؛ حتی اگر در منزل نظمی برهم بخورد و آراستگی نباشد این زن متهم به شلختگی میشود و این موضوع مورد توجه قرار نمیگیرد که این زن مثل همسرش در بیرون از منزل کار میکند./504/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان